زبانحال حضرت عباس علیه السلام
شاعر : سید محمد جوادی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : غزل
دستی افتاد ز تن، دسـت دگر یاری کن گرچه بی تاب شدی خوب علمداری کن
مشک! نومید مشو، تا به حرم راهی نیست تو در این معـرکـۀ درد، مرا یـاری کن
تیر بر مشک نه، بر این جگر تشنه نشست عشق! ساکت منشین با دل من زاری کن
چشم! دیدی علم و مشک به خاک افتادند قطرۀ اشک، تو در غربت من جاری کن
بانوی تشنه لبان! خواهش عباس این است لااقـل بهـر من سـوخـتـه دل کـاری کن
آب را تا به درِ خـیـمۀ اصـغـر برسـان بعـد آن بـر من بی دسـت عـزاداری کن
|